مو و ساختار آن
مو یا موی جزئی روینده از روپوست در پستانداران است.
داشتن مو از ویژگیهای پستانداران است هرچند برخی گونهها در دورههایی از زندگیشان بیمو هستند؛ و برخی از همان بدو تولد دارای مو هستند.
موهای آندروژنیک در بدن مرد و زن.
مو چند کارکرد دارد. عایقبندی گرمایی در برابر سرما و در برخی گونهها در برابر گرما از کارکردهای آن است. در انسان به خاطر روند تکامل، موی بدن کمپُشت شده و کارکرد عایقبندی خود را از دست داده. موی سر هنوز این کارکرد را به همراه کارکرد زیباشناختی خود دارد. سیخ شدن موهای بدن بازماندهای است از دورانی که انسان پرمو برای افزایش عایقبندی موها را به سوی هم میکشید.
پژوهشها نشان میدهد که نوع بشر، ۳٫۳ میلیون سال پیش موهایی که بیشتر بدن را میپوشاندند از دست داد.
موی سر
همه مساحت پوست سر تقریبا ۵۰۰ سانتیمتر مربع است که دارای حدود ۲۰۰ تار مو در سانتیمتر است؛ ولی واحد شمارش موی سر گرافت است نه تار مو. هر گرافت از چند تار مو تشکیل شده که از ریشه به هم ارتباط دارند.
ساختمان مو
بدن انسان نزدیک به ۵ میلیون تار مو دارد که پوست سر ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار از این تعداد را در برمیگیرد. افراد با موهای بلوند بیشترین تعداد فولیکولها را در سر داشته و بعد از آنها به ترتیب افراد با موهای قهوهای، موهای قرمز و سیاه قرار میگیرند. رویش طبیعی موی سر ۱ تا ۰٫۶ سانتیمتر در ماه است. یک تار مو شامل قسمتهای زیر است:
- شفت یا ساقه مو (قسمتی که از پوست خارج میشود و قابلرؤیت است)
- ریشه مو (قسمتی که زیرپوست قرار گرفته)
- فولیکول مو (مسیری لوله مانند در ناحیه درم که ریشهٔ مو در آنجا رشد میکند)
مژهها و ابروها از چشم در برابر گردوخاک و ذرات هوا محافظت میکنند
موهای دست انسان زیر میکروسکوپ
در پایان فولیکول بخشی برجسته به نام «بولب» است که پیگمان رنگی ملانین در آن تولید میشود، در موهای مشکی این قسمت سیاه بوده و در موهای روشن و سفید، بیرنگ است. قسمت انتهایی بولب دارای یک فرورفتگی است و بافت پیوندی که از درم به این قسمت وارد شده «درمال پاپیلا» نامیده میشود. درمال پاپیلا توسط مویرگهای خونی تغذیه میشود و مسئول تولید موی جدید است. ترکیب اصلی مو یک پروتئین ساختمانی محکم به نام «کراتین» است این پروتئین در ناخن و سطح خارجی پوست هم وجود دارد.
ساقه مو از سه لایه تشکیل شده:
- داخلیترین لایه «مدولا» نامیده میشود و فقط در موهای ضخیم بدن (Terminal Hair) وجود دارد، این لایه نور را به خوبی منعکس میکند و باعث میشود رنگ مو در آفتاب نسبت به سایه متفاوت باشد.
- لایه میانی «کورتکس» نامیده میشود و لایهای است که استحکام و رنگ و حالت مو را مشخص میکند.
- خارجیترین لایه «کوتیکول» نامیده میشود، این لایه نازک و بدون رنگ است و نقش آن محافظت از لایه ضخیم و ملانین دار کورتکس است.
سیکل طبیعی رشد و ریزش مو:
برای درک علت ریزش مو لازم است که سیکل طبیعی رشد مو را بدانیم.
موی انسان بهصورت دوره رشد- استراحت، رشد میکند. این سیکل سه مرحله دارد:
- آناژن: مرحله رشد
- کاتاژن: مرحله پسرفت
- تلوژن: مرحله استراحت
به دنبال دورههای رشد (آناژن) ۸–۲ ساله (بهطور متوسط سه ساله) یک دوره کوتاه ۴–۲ هفتهای داریم که طی آن مو کاملاً پسرفت میکند (کاتاژن) سپس مرحله استراحت (تلوژن) شروع شده و ۴–۳ ماه طول میکشد. ریزش مو تنها هنگامی اتفاق میافتد که سیکل رشد بعدی شروع شده و یک موی دیگر رشد میکند. بهطور متوسط روزانه ۱۰۰–۵۰ موی در مرحله تلوژن میریزند. این ریزش مو طبیعی است و همان ریزشی است که در هنگام دوش گرفتن و برس زدن مو دیده میشود. این موها دوباره رشد خواهند کرد. در هر زمان کمتر از ۱۵٪ موها در مرحله استراحت هستند و بعد از گذشت ۳ تا ۴ ماه این موها میریزند و به جای آنها موهای جدیدی رشد میکنند.
مشکل زمانی آغاز میشود که موهای ریزش یافته بیشتر و سریعتر از موهای رویش یافته جدید باشند یا رشد موهای جدید ضعیف شود در این حالت بعد از مدتی از تعداد کل موها کاسته شده و فرد متوجه کاهش حجم موهایش میشود؛ لذا در علم پزشکی زمانی میگویند، فرد دچار ریزش مو شده است که در طول روز بیش از ۵۰ تا ۱۰۰ تار موی او بریزد یا اگر حدود ۱۰۰ تار مو را گرفته و بکشند بیشتر از ۴ تا ۵ تار مو کنده شود و بریزد. عوامل مختلفی میتوانند روی سیکل رویش مو اثر گذاشته و باعث ریزش موی دائم یا موقت شوند، شایعترین علت ریزش موی سر هم در آقایان و هم در خانمها ریزش موی هورمونی– ژنتیکی یا آندروژنتیک (Androgenetic alopecia) است، از دیگر عوامل میتوان به سابقه تب بالا، بیماریهای تیروئید، کمخونی، رژیمهای غذایی خاص، زایمان و شیردهی، مصرف بعضی داروها، بیماریهای التهابی یا عفونی پوست سر، مواد شیمیایی، شیمیدرمانی، استرس و غیره اشاره نمود که در ادامه هر یک را بهصورت جداگانه موردبررسی قرار میدهیم:
ریزش موی آندروژنتیک:
معمولترین و شایعترین علت ریزش مو در آقایان و خانمها عامل پرقدرت آندروژنتیک است. اصطلاح «آندرو» از آندروژن یا هورمونهای مردانه ساز مانند «دی هیدروتستوسترون» و «تستوسترون» گرفتهشده که وجود آنها برای ریزش موی آندروژنتیک هم در آقایان و هم در خانمها لازم هستند و «ژنتیک» نشان از ژنی دارد که به ارث رسیدن آن برای بروز این نوع ریزش مو لازم است. در آقایان میزان فراوانی طاسی، ۳ نفر از هر ۵ مرد تا قبل از سن ۵۰ سالگی است، درحالیکه در زنان، ۱ نفر از هر ۴ زن از دست دادن مو و نازک شدن مو را تجربه میکنند و بعد از یائسگی بیشتر مستعد طاسی هستند.
در آقایان بعد از بلوغ به دنبال افزایش سطح هورمونهای آندروژنی نازک شدن موها و عقب رفتن موهای ناحیه پیشانی شروع میشود. عقب رفتن خط رویش مو در شقیقهها در اکثر مردان سفیدپوست، چه آنهایی که ریزش موی آندروژنتیک در آینده پیدا میکنند و چه آنهایی که پیدا نمیکنند، دیده میشود اما در آنهایی که ریزش موی آندروژنتیک دارند ریزش موی شقیقهها به نواحی عقبتر پیشروی و به قله سر ختم میشود.
موهای پشت و بغل سر چون عموما فاقد گیرندههای هورمون مردانه میباشند، ریزش پیدا نکرده و تا آخر عمر باقی میمانند.
در زنان هم این نوع ریزش مو ایجاد میشود ولی معمولاً باعث نازک شدن مو و ریزش منتشر در سر میشود.
عدم تعادل بین هورمونهای زنانه و مردانه میتواند سرچشمه ریزش مو در خانمها گردد. به همین دلیل دادن آزمایشهای هورمونی الزامی است. اغلب زنان با الگوی ریزش زنانه هیچ علائم کلینیکی یا بیوشیمیایی دال بر هورمون جنسی مردانه (آندروژن) اضافی نشان نمیدهند. حتی در مواردی با وجود سطح طبیعی تستوسترون، حساسیت بیشازحد نسبت به آندروژنها یا تعداد بیشازحد گیرندههای موجود در فولیکولهای موی سر سبب ریزش مو میشود.
میزان آندروژنها برای بروز ریزش مو، لازم نیست بیشتر از حد طبیعی باشد. اگر ژن ریزش مو موجود و آندروژنها حتی در حد طبیعی باشند، ریزش موی آندروژنتیک بروز میکند. آندروژنها مهمترین فاکتورهای اثرگذار در ریزش موی سر انسان هستند. رشد سبیل، موهای زیر بغل و ناحیه کشاله ران به آندروژنها وابسته است. رشد موی سر وابسته به آندروژنها نیست ولی وجود آندروژنها برای ریزش موی مردانه لازم هستند.
در سلولهای خاصی از بدن هورمون تستوسترون توسط آنزیم ۵- آلفا ردوکتاز به هورمون قویتر دی هیدرو تستسترون تبدیل میشود، درمال پاپیلای فولیکول مو گیرندههای زیادی برای این هورمون داشته و این هورمون اثری مخرب بر روی فولیکولهای سر دارد و باعث ضعیف شدن آنها شده و موهای رشد یافته جدید مرتبا نازکتر شده تا اینکه دیگر مویی از آن فولیکول رشد نمیکند.
دی هیدرو تستسترون (DHT) از طریق کوتاه کردن سیکل رشد مو باعث میشود موی ضخیم در فولیکولهای دارای گیرنده این هورمون به موی کرکی و نازک تبدیل شود این کار باعث میشود یک فولیکول قبل از رسیدن به مرحله آخر رشد بهطور زودرس وارد فاز استراحت شده و رشد بیشتر آن متوقف میشود. تصویر زیر یک فولیکول مو که از نظر ژنتیکی حساس به آندروژن است را نشان میدهد که از فاز آناژن به تلوژن رسیده و سپس وارد مرحله آناژن جدید شده درحالیکه کوچکتر و نازکتر و کمرنگتر از قبل به نظر میرسد درصورتیکه این سیکل رشد معیوب چند بار تکرار شود یک موی ضخیم به موی کرکی تبدیلشده سپس بهتدریج تمام موهای ناحیه گرفتار، درگیر این جریان شده و با گذشت زمان سر توسط موهای کرکی نازک پوشیده میشود. تولید پیگمان (دانه رنگی) نیز کاهش پیدا میکند و موها کمرنگتر میشوند. نهایتا ناحیه مبتلا، کمپشت به نظر رسیده و ممکن است طی زمان از مو خالی شود.
این پدیده کرکی شدن یا مینیاتوری شدن مو نامیده میشود.
مردان و زنان دچار ریزش مو، ژنهای مربوط به ریزش مو را از یک یا هر دو والدین خویش به ارث میبرند. این ژن در مردان بهصورت اتوزومال غالب و در زنان اتوزومال مغلوب ظاهر میشود. در مرحله تشکیل جنین ژن طاسی باعث میشود یک سری از فولیکولهای مو نسبت به دی هیدرو تستوسترون حساس شوند و بعد از بلوغ به دنبال افزایش سطح هورمونهای آندروژنی این فولیکولهای حساس به مرحله کرکی شدن وارد شده و از بین میروند. سن شروع، میزان و سرعت ریزش مو در هر فرد فرق میکند. چرب بودن مو، استفاده از ژل و سشوار بیشازحد، بیماریهای شدید، سوءتغذیه یا کمبود ویتامینها میتوانند این روند را تسریع کنند.
اصطلاحات در زبان
موی جانداران غیر انسان، پشم یا خز نیز نامیده میشود. به هر دانه از موها یک تار مو گفته میشود. به مجموعه یا دستهای از موی سر، زلف، گیس و گیسو هم میگویند. به سر بیمو تاس یا کچل یا گر و به شخص بسیار پرمو در زبان عامی «پشمالو» هم گفته میشود.
به افرادی که موهای سرشان به مقدار زیادی ریخته باشد کچل گفته میشود و اگر موهای سر بهطور کامل ریخته باشد آن فرد را تاس (و در زبان عوام کلاچه) میگویند.
در افغانستان به کسی که موهایش در پیری هنوز چندان سفید نشده است سیاهزاغ گفته میشود.
در تاریخ
نقاشی از یک زن مصری در سده نوزدهم میلادی که پوشش زنان آن عصر را نشان میدهد.
در دین هندوئیسم، زنی که بیوه میشد باید موهایش را میتراشید.
در دین اسلام همواره به زنان بر پوشاندن موهایشان اشاره شده که تاکنون نیز در کشورهای مختلف زنان مسلمان موی خود را میپوشانند. لازم به ذکر است که دلیلی مبنی بر اروتیک بودن مو وجود ندارد.